سرزمین طلای سرخ
قالب پرشین بلاگ

سرزمین طلای سرخ
نويسندگان
آخرين مطالب
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان الماس و آدرس almasesorkh.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





 

 

فعل کلمه یا کلماتی است که یکى از معانى زیر را درزمان گذشته، حال، یا آینده نشان مى دهد:

ـ انجام دادن کارى:حمید نامه نوشت.
ـ انجام پذیرفتن کارى : غذا پخته شد.
ـ رخ دادن حالتى:هوا روشن شد.
ـ پذیرفتن حالتى :هوا روشن است.
ـانجام دستور یا امرى:نامه را بنویس.
مفاهیمى که در هر فعل وجود دارند، از این قرارند: معنا ـزمان ـ شخص ـ تعداد.


افعال خاص


فعل خاصفعلى است کهصرف مى گردد، یعنى به شش ساخت زیر تبدیل مى شود:

اوّل شخص مفرد، دوّم شخص مفرد، سوّم شخص مفرد.

اوّلشخص جمع، دوّم شخص جمع، سوّم شخص جمع.

قسمت هاى اصلى فعل: بُن + شِناسه.

بن جزء ثابتى است که مفهوم اصلى فعل را نشان مى دهد. هر فعلىداراى بُن است. شناسه جزء متغیّرى است که شخص و تعداد فعل را نمایان مى کند. گاهپیش مى آید که فعل داراى شناسه نباشد. مثال:

شنیدم، شنیدى، شنید ـ شنیدیم،شنیدید، شنیدند.

در این مثال، شنید بُن است و اجزاى دیگر، شناسه اند.

بُن، خود، دو گونه است: بُن ماضى، بُنمضارع.

بُن ماضىدر فعل هاىماضى و مستقبل، و برخى از اسم ها و صفت ها حضور دارد. مثال: آمدى، خواهد آمد، آمدن

بن مضارعدر فعل هاى مضارع و اَمر، وبرخى از اسم ها و صفت ها وجود دارد.

مثال: می رود، رو، روش.

از بُنمى توان ساخت هاى گوناگون اسمى یا صفتى پدید آورد.این مثال ها را ببینید:

ساخت هاى اسمى یا صفتى از بن ماضى: خریدار، خورده، آفریدگار، دویدن،دیدبان، ساختمان، برآورد، درآمد، سررسید، زد و خورد، گفت و گو

ساخت هاىاسمى یا صفتى از بن مضارع: دونده، دانا، آموزگار، خواهان، آشوبگر، پذیرش، اندیشه،سازمان، خوراک، اندیشناک، کشاکش، سوز و گداز، پندار


مصدر اسمى است که از میان چهار مفهوم فعل، فقط معنا رادارد و از سه مفهوم دیگر (زمان، شخص، تعداد) بى نصیب است. ساخت مصدرچنین است: بن ماضى + ـَ ن. مثال: برخاستن.


معمولا فعل را به این چهار گونه اصلى تقسیم مى کنند: ماضى،مضارع، مستقبل، اَمر.


فعل ماضى

نشان مى دهد که آغاز انجام معناى فعل در زمان گذشته است.


انواع فعل ماضى


-
مطلق یا ساده:نوشتم – نوشتی – نوشت – نوشتیم – نوشتید – نوشتند
-
استمرارى : می نوشتممی نوشتی – می نوشت – می نوشتیم – می نوشتید- می نوشتند
-
نقلى : نوشته امنوشته ای – نوشته است – نوشته ایم – نوشته اید –نوشته اند
-
نقلى مستمر: مینوشته ام- می نوشته ای- می نوشته است – می نوشته ایم – می نوشته اید – می نوشتهاند
-
بعید :نوشته بودم- نوشته بودی – نوشته بود- نوشته بودیم – نوشته بودید- نوشته بودند
-
التزامى : نوشته باشم – نوشته باشی – نوشته باشد- نوشته باشیم- شنوشته باشید- -شنوشته باشند
-
ابعد:نوشته بوده ام – نوشته بوده اینوشته بوده است – نوشته بوده ایم – نوشته بوده اید – نوشته بوده اند
-
ملموس:داشتم می نوشتم – داشتی می نوشتی – داشت می نوشت –داشتیم می نوشتیم – داشتید مینوشتید –داشتند می نوشتند

فعل مضارع

نشان مى دهد که آغاز تحقّق معناى فعل، در زمان حال یا آیندهاست.


انواع فعل مضارع


-
ساده: روم – رویرود – رویم – روید – روند
-
اِخبارى : می روم – می روی – می رود – می رویممی روید – می روند
-
التزامى : بروم – بروی – یرود – برویم – یروید – یروند
-
ملموس :دارم می یروم – داری میروی – دارد می رود – داریم می رویم – داریدمی رویم – دارند می روند


فعل مستقبل

نشان مى دهد که آغاز تحقّق معناى فعل، در زمان آینده خواهدبود.
خواهم نوشت – خواهی نوشت – خواهد نوشتخواهیم نوشت – خواهید نوشت – خواهند نوشت


فعل امر

فعلی است که با آن انجام دادن کاری یاپذیرفتن حالتی را طلبمی کنیم.
green:
بنویستقسیم بندى فعل از لحاظساختمان:

1.
ساده: «مولاى ما در میان این جمع چون شمعى مىتابد

2.
پیشوندى (پیشوند + قسمت اصلى): «سال ها دم فرو بستم

3.
مرکّب (اسم + قسمت اصلى): «سرانجام، نیمه دیگر رفتارش را نشان مى دهد

4.
پیشوندى مرکّب (اسم + پیشوند + قسمت اصلى): «انسان حقیقی سرانجام از مبارزه با نفسپیروز سر برمى آورد

5.
گروه فعلى (ترکیبى از حرف اضافه و اسم و قسمتاصلى): «در راه خدا هرگز از پا ننشین


تقسیم بندى فعل از لحاظ نیاز به مفعول:

لازم

فعلی که به مفعول نیاز ندارد: «از دکتر اجازه گرفتم و باز راهىمیدان نبرد شدم


متعدّى

فعلی که به مفعول نیاز دارد: «او دندانهایش را مسواک می کرد


دو وجهى

فعلی که گاه به صورت لازم و گاه متعدّى به کار مى رود: «اىدل! اگر مى شکنى بیصدا بشکن.» وجه لازم

«
هرگز دلى را نشکن.» وجه متعدّى

معلوم

فعل معلوم فعلى است که نهادش فاعلِ آن باشد یعنی فاعل آن معلوماست.
شاگردان آمدند.

مجهول

فعل مجهول فعلى است که نهاد در حقیقت مفعولِ آن باشد. این فعلهمیشه متعدی است.

ساخت فعل مجهول: بن ماضى از فعل متعدّى + هاى غیر ملفوظ + فعل معین از مصدرِ «شدن» متناسب با هَر فعل و ساختِ آن. مثال: خورد + ه + خواهد شد= خورده خواهد شد.

نکته نگارشى: فعل مجهول تنها در جایى به کار مى رود کهنویسنده به هر دلیل بخواهد فاعل را پنهان سازد. یا فاعل معلوم نباشد.
-در بستهشد.


 

 

 

افعال غیر خاص

افعالی هستند که معنای کاملی ندارند و معنای آنها باآوردنکلمه ای دیگر کامل می شود.


فعل معین

فعلى است که خود داراى معناىخاصّى نیست و تنها به ما کمک مى کند که ساخت هاى گوناگون افعال را به کار بریم.

فعل هاى معین پرکاربرد از این مصدرها هستند: اَستن، بودن، شدن، گردیدن،گشتن، خواستن، شایستن، بایستن، داشتن.

نکته: وظیفه چهار فعل معینمهم تر از این قرار است:
از مصدر خواستن: ساخت فعل مستقبل.
از مصدر بودن: ساخت فعل هاى بعید و التزامى.
از مصدر اَستن: ساخت فعل نقلى.
از مصدر شدن: ساخت فعل مجهول.


فعل ربطى

فعلى است که داراى فاعل نیست،بلکه تنها میان مسنَدٌالیه (نهاد) و مسنَد رابطه برقرار مى کند:
«مدینه،آشفته و سرگشته شد

فعل هاى ربطى از این مصدرهایند: استن، بودن، شدن،گشتن، گردیدن.


 

 

 

 

 

 

 

 

پایان


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ برچسب:, ] [ ] [ مدیریت ]

<< مطالب جدیدتر    ........   مطالب قدیمی‌تر >>

.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

سلام به وبلاگ خودتون خیلی خیلی خوش اومدین.راستی نظر یادتون نره......... یه چیز دیگه این که اگه از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع استفاده کنین اشکالی نداره وگر نه قانونن و شرعا مسئولین.
امکانات وب
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 157
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 157
بازدید ماه : 371
بازدید کل : 14635
تعداد مطالب : 152
تعداد نظرات : 6
تعداد آنلاین : 1